• تهران، تقاطع ولیعصر و فاطمی، بوعلی سینا شرقی، پلاک 25 واحد 6
  • 09962637050
  • 02188957060
دکتر روحیان وکیل پایه یک دادگستری

آدرس دفتر

تهران، تقاطع ولیعصر و فاطمی، بوعلی سینا شرقی، پلاک 25 واحد 6

تلفن ثابت

02188957060

تلفن همراه

09962637050

ایمیل

drroohian@gmail.com

info@drroohian.com

روش های جایگزین حل و فصل اختلافات یا (ADR)

روش های جایگزین حل و فصل اختلافات یا (ADR)

  • 9 آبان, 1402
  • دکتر محمدجواد روحیان
  • امور داوری
  • 577

 

مفهوم روش های جایگزین حل و فصل اختلافات

شاید شما هم مانند بسیاری از دیگر افراد جامعه، در زمان بروز یک اختلاف یا مشکل حقوقی، اولین مرجعی را که برای دادخواهی و حل اختلاف به یاد می آورید، دادگستری باشد. در واقع در ذهن ما اینطور جا افتاده است که تنها پناه ما برای حل اختلاف دادگاه است و کمتر به مراجع و نهادهای جایگزین حل اختلاف دیگری که ممکن است حتی کارآمدتر و بهتر باشند فکر کرده ایم. شاید بتوان ادعا کرد بسیاری از ما حتی فکر نمی کنیم راه های دیگری، به جز مراجعه به دادگستری وجود داشته باشد. البته باید بپذیریم که این تصور هیچ اشکالی ندارد چراکه دادگاه ها به عنوان بخشی از بدنه ی دولت ها و حاکمیت ها مورد حمایت و تبلیغ گسترده آنها بوده و با وجود توانایی و قدرت غیرقابل رقابت دولت ها، شاید امکان شناساندن و معرفی راه ها و مراجع جایگزین کمی دشوار به نظر برسد. البته این دشواری به معنای کتمان و نفی وجود مراجع مذکور نخواهد بود.

در مقدمه خوب است بدانید روش های حل اختلافات در یک دسته بندی کلی از نظر صدور یا عدم صدور رای در انتهای فرایند حل اختلاف، به دو دسته کلی شامل : 1- شیوه های منتهی به صدور رای و 2- شیوه های دوستانه تقسیم بندی می شوند که در دسته اول دادگاه ها و داوری و در دسته دوم سایر روش ها منجمله مذاکره، میانجیگری و ... قرار می گیرند. در یک قسمت بندی دیگر، این روشها به دو دسته قضایی و غیر قضایی تقسیم می شوند که دادگاه ها تنها عضو گروه اول خواهند بود و داوری در کنار سایر روشهای حل اختلاف که در ادامه با آنها آشنا می شویم، به گروه غیرقضایی تعلق خواهد داشت. هرچند برخی از حقوقدانان معتقدند داوری یک شیوه شبه قضایی است. در حالت کلی هر روشی که برای خاتمه دادن به اختلافات بدون مراجعه به دادگستری بین طرفین دعوا توافق شده باشد به عنوان روش جایگزین حل و فصل اختلافات شناخته می شود.

با پیشرفت چشمگیر جوامع بشری و گسترده شدن روابط تجاری میان بازرگانان و شرکت ها اعم از خصوصی و دولتی از یکسو و از سوی دیگر به دلیل تلاش تجار و شرکت ها جهت جلوگیری از طرح اختلافات در دادگاه های ملی به منظور کاهش ریسک تصمیمات احتمالا جانبدارانه دادگاه ها، روش های دیگری برای حل اختلافات پیشنهاد و جایگزین مراجعه به دادگستری ها شد. البته باید به این نکته هم اشاره کنیم در بررسی تاریخ تحولات روش های حل اختلاف، برخی از این شیوه ها قدمتی کهن تر از تاسیس دادگستری ها دارند، لکن بنا به دلایل گوناگونی منجمله تمایل دولتها بر سیطره دادگاه ها در نظام قضایی کشورها، در برهه هایی از زمان، وجودشان کمرنگ و دستخوش تغییراتی گردید.

با این وجود شیوه های جایگزین حل اختلافات که تحت عنوان (Alternative Dispute Resolution) یا به اختصار (ADR) شناخته می شوند با توجه به افزایش حجم قابل توجه روابط تجاری و بازرگانی در میان اشخاص حقیقی و حقوقی دارای تابعیت های گوناگون، مجددا جان تازه ای گرفته است که عموما تجار و بازرگانان و شرکت ها ترجیح می دهند به جای مراجعه به دادگستری ها و ورود به چرخه نظام قضایی کشورهای مختلف و تحمل ریسک صدور آرا غیرقابل پیش بینی، از این روش ها برای حل اختلافات خود استفاده نمایند. در این مقاله سعی می نماییم اختصارا روش های جایگزین حل و فصل اختلافات را معرفی و بیشتر بشناسیم و در مقالات آتی به بررسی مزایا و معایب استفاده از این شیوه ها بیشتر خواهیم پرداخت.

 

شیوه های رایج جایگزین حل اختلافات (ADR) کدامند؟

رایج ترین شیوه های جایگزین حل و فصل اختلافات (روش های غیر دادگستری) که نسبت به آنها تمایل بیشتری وجود دارد عبارتند از :

 

داوری (Arbitration)

لغت داوری از ریشه و به معنی قانون بوده و داور نیز همان دادور بوده است یعنی کسی که اهل قانون است. به داوری دادیه نیز می­گویند و در اصطلاح قضایی به فعل داور، داوری و هم چنین در فقه به آن تحکیم می گویند. در هیچ یک از قوانین ما تعریف جامعی از داوری ارائه نشده است و صرفا آثار و احکام آن مورد توجه قانون بوده است، فقط در بند الف ماده یک قانون داوری تجاری بین المللی مصوب ۱۳۷۶ به تعریف داوری با این مضمون اشاره شده است: «داوری عبارت است از رفع اختلاف بین متداعیین در خارج از دادگاه به وسیله شخص یا اشخاص حقیقی یا حقوقی مرضی­ الطرفین و یا انتصابی.»

با این حال شاید بتوان ادعا نمود داوری پرکاربردترین و مهم ترین شیوه از روش های جایگزین حل و فصل اختلافات به شمار می آید و به جهت کارکرد و شباهت های آن با قضاوت در دادگاه ها، مورد توجه خاص دولت ها و حقوقدانان می باشد. داوری را می توان توافقی بر تشکیل یک دادگاه خصوصی دانست که در آن طرفین دعوا حل و فصل اختلاف خود را در یک یا چند موضوع معین، به قضاوت یک یا چند شخص ثالث بیطرف می سپارند تا داور یا داوران در مورد اختلافات آنها اقدام به صدور رای قاطع و الزام آور نمایند، بدون اینکه دولت این وظیفه را به داوران محول کرده باشد.

برای مطالعه بیشتر در خصوص مفهوم داوری، مقاله «داوری و نقش آن در حل اختلافات» را نیز مطالعه فرمایید.

بر اساس نظر اکثریت قریب به اتفاق حقوقدانان داوری حاصل پذیرش نظریه «مالکیت اشخاص بر دادرسی» و نیز اصل «حاکمیت اراده طرفین» است. با این توضیح که اشخاص با اراده خود توافق می نمایند که به جای ارجاع اختلاف به دادگاه، موضوع را برای تعیین تکلیف به یک شخص ثالث بیطرف محول نموده و تصمیم او را به عنوان رای قاطع و الزام آور اختلافات خود بپذیرند. ارجاع اختلافات به داوری معمولا در قالب شرط داوری یا توافقنامه داوری صورت می پذیرد.

داوری دارای دسته بندی های گوناگونی است و به یک اعتبار به داوری موردی یا سازمانی و به اعتبار دیگر به داوری اجباری و اختیاری، داوری داخلی و بین المللی، داوری تجاری و غیرتجاری تقسیم بندی می شود که در مقالات جداگانه ای به توضیح آنها خواهیم پرداخت.

 

اگر در مورد این موضوع نیاز به راهنمایی بیشتری دارید کافیست با ما تماس بگیرید تا همکاران ما در

«دفتر وکالت و مشاوره حقوقی دکتر روحیان» در کوتاهترین زمان، کاربردی ترین و بهترین مشاوره تخصصی را به شما ارائه نمایند.

 

مذاکره (Negotiation)

شاید تا کنون اصطلاح مذاکره را زیاد شنیده باشید. در واقع مذاکره ساده ترین شیوه از روش های جایگزین حل و فصل اختلافات است که در آن طرفین اختلاف تلاش می کنند بدون مراجعه به دادگاه و از مسیر گفتگو اختلافات خود را حل کنند و به یک نتیجه مشترک برسند. در مذاکره معمولا این خود طرفین هستند که مدیریت جلسات و اتخاذ تصمیمات را در اختیار دارند، اما این امکان هم وجود دارد که وکلای طرفین با داشتن اختیارات کافی در جلسات مذاکره حاضر شده و نهایتا اختلافات را حل و فصل نمایند. نکته دیگری که در خصوص مذاکره حائز اهمیت است این است که عموما در مذاکره شخص ثالثی در تبادل نظرات طرفین و یا اتخاذ تصمیمات مداخله نداشته و معمولا مذاکره به شکل مستقیم میان اطراف اختلاف صورت می پذیرد.

مذاکره یکی از شیوه های دوستانه حل اختلاف است که به طور معمول در میان شرکت ها و بازرگانان معتبر و صاحب نام بسیار رایج است، چرا که اصولا آنها ترجیح می دهند با حل اختلافات از مسیر مذاکره و عدم مراجعه به دادگاه، روابط تجاری خود را با سایر شرکای تجاری شان حفظ نمایند و منافع معاملاتی آتی را با مراجعه به محاکم از بین نبرند. از مذاکره به عنوان یکی از روش های حل اختلافات میان دولت ها و همچنین حل اختلافات میان دولت ها و شرکت های خصوصی کشورهای دیگر که با آن دولت روابط تجاری دارند نیز استفاده می شود.

بد نیست بدانید اصولا با پایان یافتن مذاکره و حصول توافق میان طرفین، رای یا حکم لازم الاجرایی صادر نخواهد شد، بلکه طرفین با تنظیم صورتجلسه ای که حاوی توافقات میان آنهاست به اختلافاتشان پایان خواهند داد.

 

میانجیگری (Mediation)

یکی دیگر از روش های جایگزین حل و فصل اختلافات میانجیگری است. این روش به معنای «واسطه شدن یک نفر برای حل اختلافات» است و بسیار شبیه روش مذاکره است، اما تفاوت های کوچکی هم با مذاکره دارد. در این روش به دلیل عدم تمایل طرفین اختلاف به مذاکره، ابتدا شخص ثالثی که از وی به عنوان میانجیگر نام برده می شود سعی می کند با تشکیل جلسه با هر یک از طرفین به صورت جداگانه یا همزمان و یا گفتگو با آنها، ایشان را برای حل و فصل اختلافاتشان ترغیب نماید. در این روش ممکن است میانجیگر پیشنهادهایی هم در راستای فصل خصومت ها ارائه نماید، اما هیچ کدام از این پیشنهادها برای طرفین اختلاف، الزام آور نخواهد بود و این طرفین اختلاف هستند که نهایتا تصمیم خواهند گرفت با چه توافقاتی مشکلاتشان را خاتمه دهند. عموما جلسات میانجیگری در فضایی دوستانه و با تمایل به همکاری و همفکری برای حل اختلاف برگزار می گردد. میانجیگری روش اجباری محسوب نمی شود، اما با توجه به کارکردها و مزیت های قابل توجه آن، امروزه موسساتی هم تشکیل شده اند که به صورت تخصصی خدمات میانجیگری ارائه می نمایند.

 

 سازش (Conciliation)

سازش، به عنوان یک روش میانجیگری، شامل مصاحبه و گفتگو با طرفین است که به منظور حل و فصل اختلافات بین آن‌ها استفاده می‌شود. در این روش، میانجیگر با هر یک از طرفین درباره موضوع اختلاف گفتگو می‌کند و سعی می‌کند دیدگاه‌های آن‌ها را به هم نزدیک کند. در صورت تمایل طرفین، شخص واسطه سازش می‌تواند یک طرح سازش یا سازشنامه را تنظیم کند. اگرچه هیچ تعریف رسمی برای این دو روش و تمایز آن‌ها وجود ندارد، محققان نیز تمایز دقیقی بین میانجیگری و سازش قائل نشده‌اند. تا جایی که حتی برخی از صاحب نظران سازش را به عنوان یک روش مستقل از شیوه های جایگزین حل و فصل اختلافات نمی شناسند و معنقدند سازش همان نتیجه مذاکره، میانجیگری و یا ... است و خود روش مستقلی محسوب نمی شود. از سوی دیگر برخی از حقوقدانان با تمایل به استقلال سازش به عنوان یک روش مجزا، چنین نظر داده اند که در میانجیگری، شخص واسط در فرآیند مذاکرات دخالت می کند و به طرفین کمک می کند تا مصالحه نمایند، اما خود راه حل خاصی ارائه نمی کند، در حالیکه در سازش، شخص واسطه علاوه بر دخالت در مذاکرات طرفین برای رسیدن به یک توافق مشترک، خود راه حل هایی هم پیشنهاد می دهد. به طور کلی، تمایز دقیق و قطعی بین سازش و میانجیگری وجود ندارد. در بعضی موارد، سازشگر به عنوان فعالترین نقش در فرایند حل و فصل اختلافات مشاهده می‌شود و مسئولیت تنظیم طرح سازش یا سازشنامه را بعد از مذاکرات بر عهده دارد. در واقع، میانجیگری و سازش اساساً تفاوت اساسی با یکدیگر ندارند و نتیجه‌ میانجیگری ممکن است به سازش بین طرفین ختم شود. در سازش، با توجه به اینکه طرفین، خودشان راه حل مطلوب را تشکیل می‌دهند، عدالت به صورت واقعی‌تر و قابل ملاحظه‌تر اجرا می‌شود. برخی حقوقدانان کانادایی سازش را به عنوان یک روش برای حل و فصل اختلافات در نظر می‌گیرند که طرفین در آن در یک اتاق حضور ندارند و میانجیگر با هر یک از طرفین به طور جداگانه تماس می‌گیرد. این روش را "میانجی‌گری رفت و برگشت" می‌نامند و در عوض، در میانجیگری، طرفین به طور مستقیم با یکدیگر مذاکره می‌کنند. سازش در کشورهایی مانند چین، ژاپن و کشورهای آفریقایی نقش و اهمیت زیادی دارد و بخش قابل توجهی از اختلافات از طریق سازش حل و فصل می‌شوند.

 

کارشناسی

یکی دیگر از شیوه های مرسوم حل و فصل اختلافات استفاده از نظر یک یا چند کارشناس متخصص و بیطرف در زمینه موضوع اختلافات میان طرفین است. این روش عموما آنجایی کاربرد دارد که، موضوع اختلاف، امری تخصصی است و طرفین هم با پذیرش اصل اختلاف، تمایلی ندارند به روش های دیگر حل اختلاف متوسل شوند و صرفا تلاش می کنند با جلب نظر کارشناس متخصص، میزان دقیق و عادلانه خواسته را روشن سازند. طرفین ضمن قرارداد اولیه یا به موجب توافق بعدی، با پذیرش ارجاع موضوع به کارشناس، در خصوص نوع تخصص کارشناس مدنظرشان، تعداد آنها و حتی افراد مورد نظرشان تصمیم گرفته و موضوع را به بررسی کارشناسی می سپارند. در این روش اساسا کارشناس نسبت به رفع اختلاف همانند دیگر روش های ذکر شده اقدام نمی کند، بلکه با بررسی موضوع ارجاع شده، صرفا نظر خود را ارائه می نماید. عموم حقوقدانان معتقدند این نظریه، کارکردی مانند رای الزام آور برای طرفین ندارد و قاعدتا اطراف دعوا به منظور حل اختلاف، با حسن نیت و داوطلبانه نسبت به اجرای نظر کارشناس اقدام می نمایند.

 

مساعی جمیله (Good office)

در برخی از نوشته ها، از روشی به نام مساعی جمیله به عنوان یکی از روش های جایگزین نام برده شده است. این روش که به نظر برخی از حقوقدانان به عنوان یکی از شاخه های میانجیگیری هم شناخته می شود، بیشتر در میان دولتها کاربرد دارد. در این روش یک دولت ثالث تلاش می کند با گفتگو با طرفین اختلاف، آنها را برای مذاکره متقاعد نماید و خود در روند مذاکرات هیچ دخالتی نخواهد داشت.

 

دادرسی خصوصی (یا دادرسی کوچک) (Mini-Trial)

از جدیدترین روشهای حل و فصل اختلافات، دادرسی خصوصی یا دادرسی کوچک است که در برخی نوشته ها از این روش، تحت عنوان ارزیابی بی طرفانه (Neutral Evaluation) هم نامبرده شده است. دادرسی خصوصی نسبت به سایر روش هایی که تا کنون به آنها اشاره شد، قدمت چندانی ندارد و اولین پرونده ای که از این طریق حل و فصل شده است به سال 1979 میلادی مربوط است.

در این روش طرفین یا وکلای آنها در یک دادگاه مشابه سازی شده با دادگاه های واقعی، موضوعات اختلاف و دلایل خود را به صورت اختصاری در مقابل یک شخص ثالث بی طرف (مثلا یک قاضی بازنشسته) که نقش قاضی را برای طرفین تداعی می نماید مطرح می نمایند. در ادامه شخص ثالث با بررسی و ارزیابی موارد طرح شده به طرفین مشورت می دهد که اگر این موضوعات در یک دادگاه واقعی طرح شود چه نتایجی در انتظار طرفین خواهد بود و از این طریق آنها را برای گفتگو و مصالحه ترغیب می نماید. البته باید بدانیم که این روش به معنای تشکیل دادگاه و تعیین قاضی توسط طرفین و صدور رای نیست، بلکه نوعی گفتگوی سازمان دهی شده برای رسیدن به مصالحه محسوب می شود.

 

کدخدامنشی

برخی از نویسندگان شیوه دیگری را تحت عنوان کدخدامنشی به منزله یکی از روش های جایگزین حل اختلافات معرفی نموده و آن را نوعی حل و فصل اختلافات میان طرفین بر مبنای عدل و انصاف می دانند. اما از سوی دیگر، برخی از حقوقدانان دیگر با استناد به بند 3 ماده 27 قانون داوری تجاری بین المللی که مقرر می دارد: «‌داور در صورتی که طرفین صریحا اجازه داده باشند، می‌تواند براساس عدل و انصاف یا به صورت کدخدامنشانه تصمیم بگیرد» معتقدند که کدخدامنشی شیوه مستقلی محسوب نمی شود و در واقع یکی از زیرشاخه های داوری به حساب می آید.

 

از اینکه تا پایان مقاله ما را همراهی نمودید سپاسگزاریم و امیدواریم این مطالب برای شما مفید بوده باشد. با توجه به تخصصی شدن تمامی حوزه های امور حقوقی، ما و همکارانمان در «دفتر داوری و وکالت دکتر روحیان» با بهره مندی از دانش و تجربه تخصصی در زمینه های معرفی شده در این سایت، آماده ارائه مشاوره تخصصی به شما عزیزان هستیم. در پایان یادآور می شود استفاده از مطالب این سایت صرفا با ذکر منبع مجاز خواهد بود.